در قدیمیترین بنای دنیا، یعنی اهرام ثلاثه مصر که قدمتی ۴۵۰۰ ساله دارد، از گچ به عنوان ماده چسبنده مقاوم بعد از ازاره در بین سنگها و جهت کلافسازی آنها استفاده شده است. یکی از کاربردهای ویژه گچ، اندود کردن دیوارها و سطوح داخلی ساختمانها است و هنر گچبری، این آراستگی را به حد کمال و دلنوازی میرساند.
به کار بردن تزئینات گچی در تزئین دیوارها، روش معمول در شهرهای داخل ایران و عراق بوده است. اولین مردمی که در ایران به این کار دست زدند هخامنشیان و سپس ساسانیان بودند و اعراب در جریان فتوحات خویش، این هنر را از آنها فرا گرفتند. هنرمندان دوره اموی به طور وسیعی کاخها را با گچبری منقوش برجسته تزئین مینمودند. نمونه بسیاری از این گچبریها در کاخهای «خربه المفجر»، «الحیر الغربی» و «المنیه» بهکار برده شدهاست که گچبریهای کاخ المنیه به واسطه در بر داشتن عناصر آدمی و حیوانی در کنار تزئینات هندسی و گیاهی، اهمیت بیشتری دارند.
کاربرد گچ و تاریخچه گچکاری در پوشش قوسی کانالها در قسمتی از بناهای تخت جمشید از دوره هخامنشی به یادگار مانده است. ملات گچ در دوره ساسانیان در اسکلتسازی بناها و همچنین جهت نماسازی کاربرد فراوان داشته است.
یکی از پدیدههای هنری در معماری بیهمتای ایران هنر گچبری است که در کاوشهای باستانشناسی نمونهها و نشانههایی از رواج این هنر در روزگار ساسانی به دست آمده است. یکی از کاربردهای ویژه گچ، اندود کردن دیوارها و آراستن سطوح داخلی ساختمانها است و هنر گچبری این آراستگی را به حد کمال و دلنوازی میرساند.
آثار گچبری را در دورههای مختلف تاریخ ایران میتوان مشاهده کرد. برای نمونه در دوره سلجوقی به مسجد علویان در همدان، در دوره ایلخانی به بقعه بایزید بسطامی در بسطام، در دوره تیموری به بقعه شیخ احمد جامی در تربت جام، در دوره صفویه به کاخ عالیقاپو در اصفهان، در دوره زندیه به عمارت کلاهفرنگی در شیراز و در دوره قاجار به کاخ گلستان در تهران میتوان اشاره نمود.
قدیمیترین آثار گچکاری بهجای مانده از گچ مربوط به ۹۰۰۰ سال قبل میباشد که در آناتولی و سوریه کشف شدهاند. همچنین میدانیم که ۵۰۰۰ سال قبل مصریها سنگ گچ را در هوای آزاد در درون آتش میسوزاندند و سپس آن را میکوبیدند و تبدیل به پودر میکردند و در نهایت این پودر را با آب ترکیب میکردند و دیوارههای کاخها و معابد خود را با گچ میپوشاندند. برخی از نمونههای اولیه گچ در اهرام مصر کشف شدهاند. علاوه براین یونانیها از گچ بصورت خاص (گچ سلنیوم که شفاف میباشد) به عنوان پنجره معابدشان استفاده میکردند. رومیها با استفاده از گچ از هزاران مجسمه یونانی کپیبرداری کردهاند.
هنر گچبری یکی از هنرهای وابسته به معماری است که در هر منطقه و هر دوره زمانی، شکل و شیوه مخصوص به خود را داشتهاست. همانطور که از نام این هنر پیداست، مصالح اصلی بکار رفته در این هنر گچ میباشد. در ایران نیز گچبری در دورههای مختلف تاریخی همراه با تفاوتهایی بودهاست. گچ به دلیل داشتن خاصیت شکلپذیری، چسبندگی، رنگ مطلوب، کاربرد آسان، فراوانی و ارزانی کاربرد زیادی در هنرهای تزئینی دارد.
هنر آینهکاری یکی از زیباترین هنرهای سنتی ایران و از ابتکارهای ویژهٔ هنرمندان ایرانی به شمار میآید که در دوره ساسانیان رایج بوده است و عمدتاً در تزئینات داخلی بناهای تاریخی به ویژه اماکن متبرکه کاربرد دارد.
آب و آینه در فرهنگ ایرانیان همواره به شکل دو نماد پاکی و روشنایی، راستگویی و صفا مورد توجه بوده و احتمالاً به کارگیری آینه در تزئینات معماری برگرفته از همین فرهنگ است. طرحهای منظم و نقشهای متنوع به وسیله قطعات کوچک و بزرگ آینه، اشکال متنوع، فضایی درخشان و زیبا برای تزئین بناها میآفریند که از بازتاب نور در قطعات بیشمار آینه، تشعشع، درخشش و زیبایی خاصی ایجاد میشود و همچنین پوششی بسیار مناسب و زیبا برای تزئین بنا از نظر استحکام و دوام است.
داستان هنر آینهکاری از آنجا شروع شد که بخشی از آینههایی که از سده ۱۰هجری قمری به صورت یکی از اقلام وارداتی از اروپا به ویژه از ونیز به ایران آورده میشد به هنگام جابهجایی در راه میشکست. بدین منظور هنرمندان ایرانی برای بهرهگیری از این قطعات شکسته راهی یافتند و از آنها در هنر آینهکاری استفاده کردند و آینهکاری ظاهراً با کاربرد آنها آغاز شد. البته هنر آینهکاری تنها در تزئین سطوح داخلی بنا خلاصه نمیشود.
از آینهکاریهای بهجامانده میتوان بنای دیوانخانهٔ شاه طهماسب صفوی( ۱۵۲۴ – ۱۵۷۶م) در قزوین را نام برد و پس از انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان به سال ۱۰۰۷ق. آینهکاری در کاخ اشرف (بهشهر) گسترش یافت.
در تزئین بسیار از کاخهای سلطنتی اصفهان که شمار آنها از ۱۳۷ فزونتر بود، از آینه استفاده شد. از میان آنها کاخ معروف به «آینهخانه» که به سبب کاربرد بسیار آینه در آن بدین نام شهرت داشت از همه زیباتر بود.
«آینهخانه» چون چهلستون ایوانی با ۱۸ ستون آینهکاری شده داشت و تالار و سقف ایوان و دیوارهای آن را آینههای یکپارچه «جامآینه» به ازای ۱/۵ تا ۲ متر و پهنای ۱ متر آراسته بودند. بازتاب تصویر زایندهرود و بیشههای ساحل شمالی آن در آینههای این بنا منظرهای دلپذیری به وجود میآورد.
میرزا مظفر که به سال 1076 قمری در ردۀ منشیان دربار شاه عباس دوم صفوی بوده، اشعاری در وصف «آینه خانه» سروده و آن را «عشرتسرای» شاه صفی میخواند.
در کاخ چهلستون نیز که بین سالهای ۱۰۵۲ تا ۱۰۷۸ قمری در دوره پادشاهی شاه عباس دوم بنا شده از آینه با گستردگی استفاده کردهاند. در این کاخ آینههای قدی یا بدننما و قطعات کوچک آینه و شیشههای رنگین برای آراستن سقف و ایوان و تالار بهکار رفته و بدنه ۱۸ ستون ایوان نیز با شیشههای رنگین و آینه تزئین شده بود. «جملی کارری» جهانگرد ایتالیایی که سفرنامه خود را به سال ۱۱۰۵ قمری به روزگار شاه سلیمان صفوی نوشته در شرح بازدید خود از کاخ میرزا طاهر حاکم آذربایجان مینویسد:«در یکی از حیاط های داخلی اتاق آینهکاری زیبایی وجود دارد که نه تنها دیواره حتی روی بخاری آن نیز با قطعات درخشان آینه تزئین شده است و در زیر تابش نور صحنهای خیرهکننده ایجاد میکند».
هنر، حاصل ذهن بشر است که در همه نقاط دنیا خاستگاهی دارد. هرچند ممکن است زیرشاخهای جمعوجورتر از مبحث کلی باشد. این امر در مورد معماری بهعنوان یکی از هنرهای تزئینی ساختمانها و بنا هم صادق است. زیرشاخههای متنوعی دارد و هر کشوری، بخشی به این هنر اضافه کرده است. ایرانیان هم سهم قابل توجهی در معماری جهان دارند. بخشی از این سهم برمیگردد به آینهکاری که هنری کاملا ایرانی است. گچبری و گچکاری روی آینه هم بخشی از همین هنر محسوب میشود. البته بخش اعظم گچبریهای ایرانی را روی دیوارها، تاقها و قوس ایوانهای بناهای ایرانی میتوان دید و بخشی را در معماری و طراحی داخلی بناهای ایرانی.
بهطورکلی آینهکاری را باید واپسین ابتکار هنرمندان ایرانی در گروه هنرهای زیبا دانست که ایرانیان در معماری داخلی و تزئین درون بنا بهکار گرفتهاند. اجراکنندگان این شاخه از هنر که به دقت، ظرافت و حوصله بسیار در کار نیازمند هستند، از زمان پیدایش تاکنون همواره هنرمندان ایرانی بوده و هستند. یعنی یک هنر ناب و اصیل ایرانی، نه اینکه بحث تعصب و مسائلی از این دست در میان باشد بلکه سخن از روحی هنرمند و ظریف است که هرچه به سدههای روزگار ما نزدیک شده است از لطافتش کاسته شده و ظرایفش کمرنگ شده است.