میناکاری، هنری است چند هزار ساله که در طی آن آثاری خارق العاده و چشمنواز خلق میشوند. آثاری که گویی زمینی نیستند!
اما به راستی چه تاریخچهای در پشت این هنر جادویی پنهان شده است؟ نزدیکترین معنای لغوی برای مینا به معنی آسمان آبی است. رنگ زمینهٔ زیر نقوش معمولاً به رنگهای آبی، سبز و گاهی قرمز است که اگر به چشم هنر به داخل ظروف منقوش مینا بنگریم یادآور پهنای زیبای آبی آسمان میباشد.
شاید به همین خاطر است که اسم این هنر را میناکاری نامیدهاند.
میناکاری هنری است با طرحهای متفاوتی که معمولاً با قلم سفید بر روی ظروف مسی، نقرهای و طلایی نقش میبندد.
میناکاری یا میناسازی هنری است که زیرمجموعه صنایع دستی جای گرفته و با پیشینهای در حدود پنج هزار سال است که برای زیبایی بخشیدن به زیورآلات و ظروف مختلف استفاده میشود.
این هنر، ترکیبی از آتش و خاک است که با هنر نقاشی آمیخته میگردد و نقشهای زیبایی را میآفریند.
مردم عصر باستان از هنر مینا برای بیان اندیشههای اعتقادی و در ترکیب با هنرهای دستی دیگری چون نقاشی، ملیلهدوزی (filigree) سنگها یا فلزات قیمتی و الیاف زرین یا نقرهای، قلابدوزی، گلابتوندوزی استفاده میکردند. کیفیت کار میناکاری در این دوره بسیار پایین بود. تکنیک مورد استفاده در این دوره تکنیک حفرهای بود که قدیمیترین تکنیک میناکاری است. در این تکنیک نقش موردنظر روی زمینهی طلا با نوارهای سیمی طلا ایجاد و پودرهای رنگی مینا در حفرهها جاسازی میشود. ظاهراً این تکنیک را یونانیها از ملیلهدوزی زرین مصریها الهام گرفتند و در اروپای مرکزی و شمالی گسترش دادند و آن را به روی فلز برنز یا مس هم به کار بردند. تزیین مینایی در این دوره بر روی قلاب کمربندها، دسته شمشیر، حمایل، کلاهخود و …. صورت میگرفت. این تکنیک حدود ده قرن در اطراف مدیترانه رواج داشت و در میان اقوام سلت که در واقع اقوام باستانی اروپای غربی و مرکزیاند رواج داشته است. میناکاری در فاصلهی قرنهای چهار تا شش میلادی در خاورمیانه و چین رواج داشت و به ویژه توسط ایرانیها و روسها برای جان بخشیدن به تمایلات مذهبی به کار میرفت.
هنرمندان بیزانس در فاصلهی قرن هشت تا دوازده سرآمد این هنر مذهبی شدند. این شکل جدید از هنر مینا در قرن دهم به غرب انتقال یافت و به عنوان هنر کلیسایی مورد توجه فراوان قرار گرفت. ظرافت و پیچیدگی کار این دوره به شدت بالا رفت. ابتدا نقش، طراحی میشد و سپس با نوارهای طلا ساخته و روی زمینهی طلا منتقل میشد و با استفاده از لولههای مویینه نازک و سرکج، رنگ مینا با دقت و به طور یکنواخت داخل حفرهها انتقال پیدا میکرد. پس از پخت در کورههای زغالی آن را پرداخت و به صورت قاب عکس یا پوشش کتاب، صلیب و … میچسباندند. این سبک به تدریج در ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، آلمان و … گسترش یافت. فرانسه بیش از همه این هنر را جذب کرد و هنوز هم موقعیتهای برتری دارد.
کار بیزانسیها ویژگیهای خاصی داشت، از جمله استفاده از فرمهای چهارگوش به جای گرد و استفاده از مینای مات. در این دوره هنر مینا بر روی اشیای مختلف به کار میرفت و طیف وسیعی چون اشیاء متبرکه اماکن مذهبی و اعتقادات مذهبی مثلاً صلیبها، پلاک قبر، یراقآلات لباس، یراقآلات حیوانات، ظروف و … را دربر میگیرد. در قرن یازدهم تکنیک حکاکی (bass- tille) در هنر میناکاری توسط ایتالیاییها ابداع شد. به این صورت که طرح روی زمینهی حکاکی، گراور، یا کندهکاری میشد، سپس میناهای شفاف در شیارهای باریک این طرحها قرار میگرفت و در نهایت طرح بر روی لایهی نازک مینا رویت میشد.
به گفته برخی کارشناسان و در پی تطبیق دادن میناکاریهای بیزانس با آثار ایرانی، این هنر در ایران شکل گرفته و سپس به دیگر کشورها رفته است.
البته در اروپا آثاری باستانی یافت شده که پیشینهای بسیار طولانی دارد. برای نمونه شش انگشتر طلا مربوط به سیزده سده پیش از میلاد در قبرس یافت شده که نمونهای از میناکاری مرصع است.
همچنین مجسمه معروف زئوس که در یونان پیدا شده مربوط به پانصد سال پیش از میلاد است و در کاوشهایی که در نهاوند صورت گرفت یک جفت گوشواره طلا به دست آمده که سبک زرگری آن به سده هفتم تا هشتم پیش از میلاد مربوط است.
یکی از این نمونههای قدیمی بازوبندی از طلا به همراه میناکاریهای تزیین شده بر روی آن است که مربوط به دوران هخامنشیان است. در حال حاضر این اثر باستانی در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشود.
اوج هنری این هنر در دوره سلجوقیان بوده که تهیه ظروف برنجی و میناکاری مرسومیت داشته و این آثار به کشورهای همسایه نیز فرستاده میشده. یکی از نمونههای ارزشمند این دوره «سینی آلب ارسلان» به شمار میرود که میناکاری بر روی نقره است و در موزه صنایع ظریفه بوستون نگهداری میشود.
امروزه این هنر بیشتر بر روی مس انجام میشود ولی میتوان بر روی طلا و نقره نیز آن را به عمل آورد. امروزه در ایران، کانون تولید میناکاری شهر اصفهان است و استادان برجستهای در تولید آثار مینا مشغول به فعالیت هستند. روشی که امروزه در اصفهان مرسوم است به این صورت است که نقشهای مینا بر روی لعابی شفاف شکل میگیرد.
بدین منظور و برای میناکاری، ابتدا استادی مسگر یا دواتگر میبایست که شی مربوطه را بر اساس طرح مورد نظر بسازد و سپس استادی میناکار روی آن را لعاب سفید رنگ بدهد.
مرحله لعابدهی سه یا چهار بار انجام میگیرد و هر بار نیز همراه با قرار گرفتن در کوره با ۷۰۰ درجه گرما رنگ لعاب ثابت میشود.
سپس نقاشی روی این جسم سفیدرنگ انجام میشود و دوباره شی به کوره میرود تا در درجهای در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ درجه پخته شده و رنگها به شکل دلخواه درآیند.
هماکنون از رنگهای شیمیایی در نقاشی شی استفاده میگردد حال آنکه در گذشته رنگهای بکار گرفته شده گیاهی یا معدنی بودند. شفافیت مینا نیز از وجود اکسید قلع بدست میآید؛ ولی در مینای منقوش که در زمان قدیم معمول بود و امروزه استاد علیرضا پروازی در میناکاری به کار میبرد، ابتدا ماده لعابین را که از سیلیس و زنگارهای فلزات بدست میآید به صورت گرد درآورده و با قلع کدر میکنند آنگاه حرارت میدهند تا مینای کدر به فلز جوش داده میشود و بر این زمینه طرح مورد نظر به رنگهای آبگینهای رسم و سپس ذوب میشود.
مینا که طبعاً شفاف است شفافیت خود را از اکسید قلع به وجود میآورد. میناکاری روی مس نیز انجام میشود. برای فراهم آوردن مینا ابتدا آن چیزی که میخواهند میناکاری کنند را به هر شکل و هر اندازهای که هست، باید به وسیله مسگر متخصص به شکل لازم درآید و سپس به کوره رود.
میناکاری نیز مانند بسیاری از هنرهای دیگر برای اولین بار در ایران به وجود آمده و سپس به سایر کشورها راه یافته است. در قدیم رنگهایی که در میناکاری به کار میرفته از رنگهای طبیعی بوده است. میناکاران برای تهیهی رنگ قرمز از طلا، رنگ سبز از مس و رنگ زرد از گل ماشی استفاده میکنند. هنر میناکاری شامل فعل و انفعالات پیچیده است و از نقشهای اسلیم و گل در نقوش آنها بسیار استفاده میشود.