چهارشنبهسوری نام جشن باستانی ایرانیان است که از آداب و رسوم تاریخی ایران نشئت میگیرد. ایرانیان باستان آخرین روزهای سال را که به عید نوروز منتهی میشد به بهانههای مختلفی نظیر احترام به مردگان، دور کردن ارواح خبیثه و شانس و اتفاقات بد جشن میگرفتند. چهارشنبهسوری در غروب آخرین سهشنبهی پیش از نوروز (جشن سال نوی باستانی ایران) برگزار میشود. جشنی با آتش که دورکنندهی زشتیها و پلیدیها است و انسان را پاکیزه و منزه به استقبال سال جدید میفرستد. این جشن یکی از محبوبترین جشنهای ایران است که هر سال مردم زیادی را به خیابانها میکشد.
گفته میشود دلیل گره خوردن آداب و رسوم چهارشنبهسوری با آتش این است که از لحاظ زمانی با جشنهایی که زایش و تولد آتش و انسان در دوران ایران باستان را جشن میگرفتند همزمان بوده است. با این حال این جشن همیشه به این شکل برگزار نمیشده است و در دورههای مختلف تاریخی نظیر ساسانیان و قاجاریان با تغییراتی مواجه شده است. به عنوان مثال، توپ مروارید که در سال ۱۳۰۰ در میدان ارگ قرار داشت برای اعلام شب چهارشنبهسوری شلیک میکرد. بسیاری از مادران کودکان مریض خود را برای شفا گرفتن از زیر این توپ رد میکردند و یا زنان بیوه و مجرد برای یافتن همسر دست به دامان چنین اعمالی میشدند و به آن دخیل میبستند. این مسئله به شیوهای کموبیش متفاوت در تبریز نیز سابقه داشته است. همهی اینها جزئی از تاریخ چهارشنبهسوری بهحساب میآیند که برخی از آنها امروزه نیز به چشمان ما آشنا هستند و برخی دیگر کاملاً از یاد رفتهاند.
چهارشنبهسوری نیز مانند هر جشن دیگری مجموعهای از آداب و رسوم منحصربهفرد دارد که آن را از دیگر جشنها متمایز میکند. مسلماً مهمترین بخش آداب و رسوم چهارشنبهسوری آتش است. آتش در فرهنگ باستانی ایران پدیدهای خاص و مقدس است و این اعتقاد وجود دارد که میتواند پلیدیها را دور کرده و پاکی را به ارمغان بیاورد. یکی از این رسوم این است که مردم در جشن چهارشنبهسوری، آتشهای کوچکی برپا میکنند و از روی آن به نوبت میپرند و شعری را زیر لب زمزمه میکنند. مضمون این شعر که به شعر چهارشنبهسوری معروف است نیز نشان میدهد که ماهیت این جشن چگونه است:
زردی من از تو
سرخی تو از من
غم برو شادی بیا
محنت برو روزی بیا
ای شب چهارشنبه
ای کلیه جاردنده
بده مراد بنده
قاشقزنی
یکی دیگر از آداب و رسوم چهارشنبهسوری قاشقزنی است.
در این مراسم افراد در سنین مختلف با پوشش مبدل و عموماً با سر کردن چادر به در خانهی ساکنین شهر میروند، با قاشق بر پشت کاسههای فلزی خود که در دست دارند میکوبند و از صاحبخانه تقاضای خوراکیهای مختلف میکنند. عموماً انواع شیرینیجات، آجیل، میوه و… به قاشقزن داده میشود. برخی از صاحبخانهها نیز بستههای خوراکی موسوم به مشکلگشا را از قبل آماده کرده و به قاشق زنها میدهند. این رسم نیز از ابتدا مخصوص شب چهارشنبهسوری نبوده است و بهتدریج به تاریخ چهارشنبهسوری اضافه شده است.
برخی از رسومی که در چهارشنبهسوری انجام میشوند دیگر معنای سابق خود را ندارند و به نوعی برای تفریح و صرف جشن انجام میشوند و در مواردی کلاً از یاد برده شدهاند. به عنوان مثال مردم برخی از شهرها نظیر اصفهان و تهران رسم داشتند کوزه یا ظرفی را که در طول سال استفاده نکردهاند به نشانهی خارج کردن شانس و ارواح بد از خانه به بیرون پرتاب کرده و بشکنند.
دختران دمبخت به صدای همسایهی خود گوش میدادند و چیزی که میشنیدند مشخص میکرد که آیا میتوانند بهزودی با فرد مناسبی ازدواج کنند یا خیر. در شهر شیراز مردم معتقد بودند که اگر در قناتی که از مقبرهی سعدی نشات میگیرد در شب چهارشنبهسوری حمام کنند، سال سلامتی را سپری خواهندکرد. آنها معمولاً برای زیارت و دعا در این شب به آرامگاه شاهچراغ میروند و شعر چهارشنبهسوری برای آنها اشعار زیبای حافظ است. مردم تبریز نیز آداب و رسوم چهارشنبهسوری مخصوص خود را داشتهاند. زنان آنها آینه، شانه و جاروی جدید میخریدند، از روی نهرها و سرچشمهها میپریدند و ازآنجاییکه معتقدند آب در سال جدید دوباره تازه میشود، تمام کوزههای قدیمی را میشکستند و با کوزهها و آب تازه به استقبال سال نو میشتافتند.